Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران اکونومیست»
2024-05-03@14:14:00 GMT

قلق مارها در دست سلطان!

تاریخ انتشار: ۸ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۹۹۵۷۲

مارها طوری به زیرپوست زندگی آقای ارجنکی خزیده‌اند که چند فرزند او هم به کار با مارها علاقه‌مند شده‌ و خودشان قصه‌های بزرگ و عجیبی را رقم زده‌اند. به طور مثال دخترش فائزه معروف به ملکه مارهاست.

به گزارش ایران اکونومیست، روزنامه خراسان نوشت: ««هر جا برم یارم، یاد تو وا بامه/ هر جا برم یارم، یاد تو وا بامه» این یک آهنگ بختیاری است که وقتی با «علی غلامی‌ ارجنکی» تماس گرفتم تا زمانی که تلفنش را جواب بدهد، آن را شنیدم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او مارگیر مشهوری است و بزرگ روستای ارجنک به دلیل گرفتن ماری که همه آبادی از آن وحشت داشتند، لقب «سلطان» را به او داده است. دلبسته زادگاهش، ارجنک است؛ یکی از روستاهای شهرستان شهرکرد که برای داشتن جنگل‌های درختان ارجن (ارژن) به این اسم معروف شده است.

علی غلامی ارجنکی ۵۴ساله است و بیشتر از سه دهه عمر خود را با مارها و خزنده‌ها گذرانده، مارگیری را حرفه خطرناک و باصفایی می‌داند. او در گذشته مارها را بعد از مارگیری به موسسه سرم‌سازی «رازی» و انستیتو «پاستور» می‌برد تا بعد از سم‌گیری برای ساخت سرم دوباره آنها را به طبیعت برگرداند اما این روزها سر این بزرگمرد بختیاری حسابی شلوغ است. او در اصفهان یک باغ خزندگان راه‌اندازی کرده است و بیش از ۲۲گونه مارهای ایرانی و خارجی و خزنده‌های بزرگ مانند تمساح و اژدهای کومودو را به نمایش گذاشته و درباره مارها، چگونه برخوردکردن با این خزنده‌ها و اقدامات اولیه در هنگام مارگزیدگی به مردم آموزش می‌دهد. مارها طوری به زیرپوست زندگی آقای ارجنکی خزیده‌اند که چند فرزند او هم به کار با مارها علاقه‌مند شده‌ و خودشان قصه‌های بزرگ و عجیبی را رقم زده‌اند. به طور مثال دخترش فائزه معروف به ملکه مارهاست که با او هم گپ کوتاهی زدیم.

خیلی اتفاقی ترسم از مارها ریخت

وقتی با سلطان مار ایران تماس گرفتم در باغش در ارجنک مشغول کار بود. او در باغش برای سرم‌سازی و موسسه‌ها، مار و عقرب تکثیر می‌کند تا از سم این خزنده‌ها برای تهیه سرم‌های ضد مارگزیدگی و ضد عقرب‌گزیدگی استفاده‌ شود. اینکه چطور به سلطان مار معروف شده است باید از زبان خودش شنیده شود.

«ارجنکی» می‌گوید: «در نوجوانی به پدرم برای کارهای کشاورزی و دامداری کمک می‌کردم. یک روز وقتی برای کمک به پدرم رفته بودم متوجه شدم پرنده‌ای، از لانه خود پایین درخت افتاده است. پرنده را برداشتم تا آن‌ را به لانه‌اش برگردانم. از درخت بالا رفتم و دستم را در لانه پرنده بردم تا آن را داخل بگذارم. متوجه جسم نرمی شدم. آن را از لانه بیرون کشیدم و آنجا بود که متوجه شدم یک مار را دستم گرفتم اما مار را به‌ دلیل ترس رها نکردم و این اتفاق باعث شد تا ترسم از مارها بریزد. بعد از این اتفاق، مار سمی قنات روستا را که دام‌های زیادی را نیش می‌زد و مانع استفاده مردم و دام از آب می‌شد، گرفتم. کدخدای روستا به دلیل تشویق لقب «سلطان مار» را به من داد و کارم دیده شد. کم‌کم مارگیری را شروع کردم و علاقه‌ام به خزنده‌ها بیشتر شد. البته از بچگی به مارها علاقه‌مند بودم اما در ۲۲ سالگی برای کار با مارها معروف شدم.»

دخترم ملکه مارهاست

اطلاعات و تجربه‌های منحصربه‌فرد «علی غلامی‌ ارجنکی» از او یک دایره‌المعارف ساخته که تقریبا همه چیز را درباره مارها می‌داند. او می‌گوید: «مارها هر ماه سم تولید می‌کنند و هر بار بعد از جمع‌آوری مارها و سم‌گیری آنها را در زیستگاه خودشان رها می‌کردم. در ایران سه نوع مار کشف کردم، مار ارجنکی، افعی کوهرنگی و تک‌حفره. دو همسر، سه پسر و چهار دختر دارم. دخترم فائزه وقتی هفت ساله بود، ۱۱ بار زبان مار کبری را بوسید و به «ملکه مارها» معروف شد. یکی از پسرهایم خواننده شده و یکی در تیم هندبال ساحلی بازی می‌کند. فائزه هم با اینکه ازدواج کرده است، هر جا نمایشگاه دارم همراهی‌ام می‌کند. الان خیلی وقت است مار صید نمی‌کنم و با همکاری محیط‌ زیست با چند گونه مار سمی و غیر سمی، نمایشگاه برگزار می‌کنم. همه این مارها میکروچیپ دارند و بعد از نمایشگاه، آنها را به سازمان محیط‌ زیست تحویل می‌دهم. در این نمایشگاه‌ها سعی می‌کنم مردم را با گونه خزندگان، انواع مارها و اهمیت آنها در چرخه اکوسیستم آشنا کنم. گاهی هم به آتش‌نشان‌ها آموزش می‌دهم تا هر نوع ماری را چطور باید گرفت تا هم به مار آسیبی نرسد و هم جان خودشان به خطر نیفتد.»

برای اسم‌ورسم‌دار شدن نمی‌شود مارگیر شد

غلامی‌ ارجنکی روزهایی را که با حرفه مارگیری از سر گذرانده است اینطور توصیف می‌کند: «مارهای زیادی نیشم زده‌اند. سه بار مار افعی، یک‌ بار کبری و جعفری. هر بار با امدادرسانی‌های اولیه که بلد بودم زنده ماندم و الان هم آن قدر که مارها نیشم زده‌اند، بدنم مقاومت پیدا کرده است. البته یک‌ بار یکی از انگشت‌هایم را از دست دادم چون تنها راه درمانم همین بود. هدف خیلی‌ها وقتی به سراغ این کار می‌آیند فقط اسم‌ورسم پیداکردن است اما این فایده ندارد. برای مارگیری، اول باید آسیب‌پذیری خودت را در نظر بگیری چون هیچ‌کاری بی‌خطر نیست.

مارگیری چو زیبا و خوش است

دیدنش بازی میان آتش است

گر نمایش‌ها می‌زنیم در روزگار

با خطایی می‌برند اندر حصار

یعنی اگر یک خطا کنید باید جانتان را به پایش بگذارید. خیلی‌ها می‌خواهند بدون تجربه کار ما را انجام بدهند اما باعث مشکلاتی می‌شوند. مثلا از دعانویس و رمال نوشته‌ای می‌گیرند و می‌گویند با این نوشته، مار به تو کاری ندارد. طرف با اعتماد بر همین کاغذ، به دنبال شکار افعی می‌رود و با گزیده‌شدن توسط مار، جانش را از دست می‌دهد. در کل اگر با مار کاری نداشته باشید، به شما کاری ندارد چون آنها برای دفاع از خود، نیش می‌زنند. من هر جا که می‌روم، می‌گویم چرخه طبیعت را با کشتن مارها به هم نزنید چون این چرخه برای دفع آفات و موش و ... به مار نیاز دارد.»

مارگزیده‌ها را بدون دریافت پول درمان می‌کنم

بیشتر از ۳۰ سال است که با مارها سروکار دارد اما می‌گوید: خطر مار از لذتش بیشتر است، اصلا خوب است آدم از مارها بترسد. او ادامه می‌دهد: «هر وقت مار، کسی را بگزد، خبرم می‌کنند. اصلا پشت ماشینم نوشته‌ام: «امداد مارگزیدگی» از شهر و استان و روستاهای زیادی با من تماس می‌گیرند تا بروم و مارگزیده‌شان را درمان کنم. بعضی وقت‌ها به‌موقع خبر می‌دهند و طرف نجات می‌یابد. بعضی وقت‌ها هم دیر می‌شود. همین چند وقت پیش دختر ۱۱ ساله‌ای را در همدان مار گزیده بود و دیر اطلاع دادند. عفونت به همه جا رسیده بود و تا رسیدم کار از کار گذشته بود و دختر از دست رفت. درمان، کاری‌ است که از دستم برمی‌آید و برای رضای خدا این کار را انجام می‌دهم و بابتش هیچ پولی نمی‌گیرم. اگر مار، انسان را نیش بزند و کمک‌های اولیه به او رسیده باشد، می‌تواند تا پنج ساعت دوام بیاورد تا بقیه درمان انجام شود اما هر چه زودتر اقدامات درمانی شروع شود بهتر است. به همین دلیل نباید معطل کسی ماند و بهتر است به‌سرعت فرد را به مراکز درمانی رساند. در نمایشگاه هم، کمک‌های اولیه و مهم برای درمان فرد مارگزیده را آموزش و در هر شهری درباره مارهای بومی همان منطقه و ویژگی‌های آن توضیح می‌دهم. مثلا در خراسان کفچه‌مارهای سمی فوق‌العاده خطرناکی دارد و در بوشهر و جنوب مارجعفری بسیار زیاد است. با توجه به تفاوت نوع سم مارها، نحوه امدادرسانی به افراد متفاوت و حیاتی است.»

بچه‌هایم با ۱۲ ساعت زندگی با مارهای سمی رکورد گینس را شکستند

«یک بار، دانش‌آموزان یک مدرسه برای بازدید آمده بودند. یکی‌ از آنها با کنجکاوی زیاد، در تراریوم را باز کرده بود. مارهای سمی بیرون آمده بودند و من برای اینکه مارها بچه‌ها را نیش نزنند، خودم به سرعت افعی‌ها را جمع کردم و در نتیجه مار، خودم را نیش زد. اگر در آن لحظه می‌ترسیدم، مار بچه‌های مردم را نیش می‌زد. این کار دل و جرات می‌خواهد و البته تجربه. اگر امروز بچه‌هایم این کار را انجام می‌دهند بااحتیاط و تجربه چندین‌ساله است. زمانی هم که برای مسابقات ثبت رکورد گینس رفتیم، دختر و پسرم را گذاشتند در یک آکواریوم یک متر در ۱۲۰ سانتی‌متری که در آن ۳۰ مار سمی بود. آن زمان تنها زمانی بود که وحشت داشتم و می‌گفتم: «خدایا کمک کن! می‌خواهم پرچم ایران بالا باشد» درست است تجربه بالایی داشتم از استرس قند خونم بالا رفت ولی مشکلی پیش نیامد و بچه‌های من با ۱۲ ساعت رکورد زندگی با مارهای سمی را شکستند که چهار ساعت بود. الان هم خیلی از شهرها و کشورها می‌خواهند خودم را شهروند آنجا معرفی کنم اما همیشه در جواب این درخواست‌شان می‌خوانم:

بود سرتاسر عالم شعارم

که ایرانی ز ایل چهارمحالم

شناسانم به مردم نوع ماران

بود این راه و رسم روزگارم

غلامی شهرتم باشد به گیتی

به خاک پاک ایران افتخارم

مارها به روایت «ملکه مارها»!

«فائزه غلامی‌ ارجنکی» معروف به «ملکه مارها» و دختر سلطان مار ایران درباره مارها و رفتار با آنها نکات جالبی می‌گوید.

«من ۱۱ ساله بودم و برادرم شش ساله. ما در یک آکواریوم یک متری ۱۲ ساعت با ۳۰ نوع مار سمی زندگی کردیم. مارها در تمام این مدت در کنار ما بودند و ما با توجه به شناخت و تجربه‌ای که از آن گونه داشتیم، جو داخل آکواریوم را کنترل می‌کردیم. خوشبختانه در طول آن مدت چالش جدی‌ نداشتیم و توانستیم رکوردمان را ثبت جهانی کنیم. اینکه من با مارها در یک آکواریوم بودم و زنده ماندم بحث یک روز و دو روز نیست. بحث یک عمر زندگی با خزندگان است. بحث ۲۰سال زندگی‌کردن با مارهاست و این تجربه و علم در کنار هم باعث شد تا بتوانیم با آنها درست رفتار کنیم ولی آسیب‌ندیدن ما دلیل نمی‌شود هر کس بخواهد، می‌تواند این کار را انجام دهد. از زمانی که چشم باز کردم کنار مارها بودم و از سه‌سالگی با آنها دوست شدم. پدرم در کودکی روش دوستی با مارها را به من آموزش داد و از همان زمان ترسم ریخت و علاقه‌ام به مارها بیشتر شد. اصلا زمانی می شود با یک حیوان دوست شد که علم، تجربه و استعدادش را داشته باشید تا بتوانید با آن، رفتار درستی نشان بدهید که نه به خودتان نه به او آسیب بزند. در طبیعت هم اگر مار دیدید از آنها دوری کنید و تحت هیچ شرایطی به دنبال شناخت آنها نباشید. شناسایی مارها در طبیعت کار سختی است چون حالت وحشی‌گری دارند و خواه‌ناخواه برای دفاع از خود و حریم زندگی و همچنین نمایش قدرت‌شان نیش می‌زنند. من از بچگی با پدرم مارگیری می‌کردیم و می‌دانم مارگرفتن قلق دارد. در طول این سال‌ها تنها یک بار مارکبری من را نیش زد که از آن جان سالم به در بردم.»

این روایت فائزه غلامی ارجنکی معروف به «ملکه مارها» و دختر سلطان مار ایران است. فائزه ۲۴ سال دارد و در دانشگاه، روانشناسی خوانده است.

اگر مار دیدیم یا مارگزیده شدیم، چه کنیم؟

مارها به وسیله علایم ظاهری مانند شکل سر، حفره بین چشم‌ها، مردمک‌ها و ... به مارهای سمی، نیمه‌سمی و غیرسمی تقسیم می‌شوند. زهر مار در غدد سمی اختصاصی نشات‌گرفته از غدد بزاقی تولید می‌شود و به وسیله یک مجرا به قاعده دندان‌های نیش منتقل و سپس توسط دندان نیش به بدن آسیب‌دیده تزریق می‌شود، اما اگر مار دیدیم یا دچار مارگزیدگی شدیم، باید چه کنیم؟

۱- اگر در خانه، مار دیدید به‌سرعت با آتش‌نشانی تماس بگیرید و کودکان و حیوانات خانگی را از محل رویت مار دور نگه دارید.

۲- با جارو یا چوب به مار حمله نکنید. مار تا زمانی که از طرف شما احساس خطر نکند به شما حمله نمی‌کند.

۳- یک فاصله ایمن با مار داشته باشید. مار را ترک نکنید. چون ممکن است به جایی از خانه برود که شما دسترسی به آن نداشته باشید.

۴- اگر خود یا اطرافیانتان دچار مارگزیدگی شدید، این چند توصیه را جدی بگیرید: دورکردن مصدوم از محل حادثه (البته در صورت نبود خطر، بی‌حرکت نگه‌داشتن مصدوم در اولویت قرار دارد)؛ تماس با مراکز اورژانسی و اقدامات درمانی اولیه با استفاده از راهنمایی اپراتورهای اورژانس، رساندن مصدوم به مراکز درمانی در ساعت اولیه، خارج‌کردن زیور آلات، ساعت یا لباس‌های تنگ از اندام گزیده‌شده، استفاده‌نکردن از کمپرس‌ آب سرد و کیسه‌های یخ، پرهیز از دستکاری جای نیش و گزیدگی، آرام‌کردن فرد آسیب‌دیده و اطمینان‌بخشی به او که مرگ ناشی از مارگزیدگی نادر است.»

 

منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: خزندگان

منبع: ایران اکونومیست

کلیدواژه: خزندگان درباره مارها مارهای سمی ملکه مارها سلطان مار خزنده ها معروف شد مار سمی اگر مار نوع مار زده اند بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۹۹۵۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«همتی» در نقاب رییس بانک مرکزی سوئیس/سلطان چاپ پول چه کرد؟

باید از همتی سوال کرد، با وجود عملکرد سیاه خود با چه رویی هر مسئله‌ و رویدادی در این دولت را با تحلیل‌های عجیب و غریب نقد می‌کند؟ و به نحوی منتقد است و نسخه می پیچد که گویی سالها رئیس بانک مرکزی سوئیس بوده و عملکرد درخشانی رقم زده است! - اخبار اقتصادی -

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، عبدالناصر همتی؛ رئیس کل اسبق بانک مرکزی در ماه‌های اخیر در قالب یک اینفلوئنسر فضای مجازی ظاهر شده و با تحلیل‌های ضد و نقیض تلاش می‌کند به هر قیمتی نام خود را مطرح کند. مقایسه انتقادهای اکنون همتی با عملکرد او در گذشته نشانه‌هایی از خودزنی دارد.

پررویی به سبک همتی؛ چطور بعد 6 سال یاد سفره مردم افتادی؟

 

فضاحت برخی انتقاداتش به گونه‌ای آشکار است که افراد مطلع نسبت به عملکرد او در دوران ریاستش بر مسند رئیس کل بانک مرکزی را به خنده وا میدارد.

دوره ریاست همتی بر بانک مرکزی از سوم مرداد ماه 1397 تا نهم خردادماه سال 1400 بوده است. برخی اقتصاددانان این دوره را دوران سیاه متغیرهای پولی نامگذاری کرده‌اند.

شکست همتی در جایگاه ریاست بانک مرکزی

همتی همان فردی بود که در زمان ریاست خود بر بانک مرکزی، دستور عدم انتشار آمارهای نرخ تورم از آذرماه 1397 را داد. در مرداد ماه 1397 و زمانی که همتی بر جایگاه ریاست بانک مرکزی تکیه زد، تورم نقطه به نقطه شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی 24.2 درصد و تورم 12ماهه مصرف‌کننده نیز 11.5 درصد بود اما به واسطه ولنگاری نظارت بر شبکه بانکی و متغیرهای پولی کشور در زمان همتی در اردیبهشت 1400 تورم نقطه به نقطه به 54.6 درصد و تورم 12ماهه نیز به 51.8 درصد رسید.

در زمان همتی و در اردیبهشت 1400، تورم نقطه به نقطه تولیدکننده در کشور به رقم بی‌سابقه 103.1 درصدی رسید و تورم 12 ماهه تولیدکننده نیز با جهش شدید از 14.2 درصد در مرداد 1397 به 68.3 درصد افزایش یافت. 

نرخ رشد پایه پولی که مرداد 1397 به 20.3 درصد رسیده بود در اردیبهشت 1400 به 31.5 درصد رسید و نرخ رشد نقدینگی نیز در این مدت از 20.5 درصد به 38.8 درصد رسید.

آقای همتی فکر می‌کند حافظه تاریخی مردم از بین رفته و با تحلیل‌های پوپولیستی قصد پاک کردن عملکرد سیاه خود از اذهان عمومی را دارد. او در صدد مقاصد سیاسی خود به اخلاق علمی و حرفه ای پشت پا می‌زند و بی مهابا به دنبال انتقاد از این و آن است. وگرنه سلطان چاپ پول با عملکردی که داشته نباید حتی روی تحلیل و انتقاد پشت درب‌های بسته کلاس درس در دانشگاه‌ها را داشته باشد؛ چرا که هر کلمه‌ او می‌تواند با پرسش، چرا شما این کار را نکردید؟ قطع شود!

سلطان چاپ پول که بود و چه کرد؟

همتی در زمان ریاست خود بر بانک مرکزی در سال های 1398 و 1399 معادل 238 همت بخاطر تامین منابع ریالی ارز 4200 تومان بر پایه پولی بانک مرکزی اضافه نمود که این رقم با احتساب متوسط 7.3 ضریب فزاینده نقدینگی یعنی فقط در نتیجه اقدامات همتی بیش از 1737 همت بر نقدینگی کشور اضافه شد. لقب سلطان چاپ پول پس از این اقدامات به همتی داده شد و او هنوز هم این لقب را یدک می‌کشد.

التهابات ارزی و جهش 223درصدی نرخ دلار در دوران همتی

همتی که دائما درباره بازار ارز و اقدامات دولت در حوزه ارزی تئوری و راهکار می دهد, در دوره مدیریت خود یکی از بدترین دوران مدیریت بازار ارز را سپری کرد و در بخشی از دوران مدیریت وی کشور دچار بی ثباتی و نوسانات متعدد نرخ ارز بود و جهش سنگین ارزی رقم خورد؛ به طوری که نرخ دلار در ابتدای ریاست وی 8500 تومان بود اما در آخر با جهش 223 درصدی در بعدا ز دو سال و نیم, دلار 27500 تومانی را تحویل دولت سیزدهم داد!

بی توجهی به اجرای قانون چک و اصلاح نظام بانکی

قانون جدید چک نیز که در سال 1397 توسط مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید به همت همتی در طول سال‌های حضور او در بانک مرکزی اجرایی نشد و تا رفتن او از بانک مرکزی معطل ماند. قانونی که پس از اجرا در دولت سیزدهم توانست آمار چک های برگشتی و زندانیان مرتبط با جرایم چک را به اندازه قابل توجهی کاهش دهد و اعتبار را به این ابزار معاملاتی بازگرداند.

حتی تسهیل ارائه خدمات بانکی به مردم نیز در دستور کار آقای همتی نبوده و هیچ تغییری در سختگیری بانکها در پرداخت تسهیلات خرد یا پیشرفت در رویه های غیرحضوری خدمات بانکی صورت نگرفت و تنها نقش همتی در بانک مرکزی پیشرانی برای تشدید هدررفت منابع ارزی کشور، جهش های ارزی، ناترازی شبکه بانکی و عدم توجه به اصلاح نظام بانکی بوده است.

خدشه بر اعتماد به بانک مرکزی؛ میراث همتی

شاید بتوان تنها دستاورد همتی در زمان ریاستش بر بانک مرکزی را کلید خوردن ادغام چندین بانک ناتراز دانست که آن هم باز نه به همت همتی بلکه با فشارهای بیرونی و به پیشنهاد نهادهای دیگر انجام شد.

باید از همتی سوال کرد؛ چرا مانع کنترل متغیرهای پولی کشور شد؟ چرا از اصلاح نظام بانکی سر باز زد؟ چرا قانون جدید چک را اجرایی نکرد؟ چرا با عملکرد بد خود به اعتماد عمومی نسبت به بانک مرکزی صدمه زد؟

و آخرین سوال اینکه با وجود عملکرد سیاه خود با چه رویی هر مسئله‌ای را با تحلیل‌های عجیب و قریب نقد می‌کند؟ و به نحوی منتقد است و نسخه می پیچد که گویی سالها رئیس بانک مرکزی سوئیس بوده و عملکرد درخشانی رقم زده است!

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • «همتی» در نقاب رییس بانک مرکزی سوئیس/سلطان چاپ پول چه کرد؟